خواستگاری

پسر نوح به خواستگاري دختر هابيل رفت.

دختر هابيل جوابش كرد : نه ! هرگز همسري ام را سزاوار نيستي ، تو با بدان بنشستي و خاندان نبوتت گم شد...

 

 تو هماني كه بر كشتي سوار نشدي و خدا را ناديده بگرفتي و فرمانش را و به پدرت پشت كردي ، به پيمانش و پيامش نيز ...

غرورت ، غرقت كرد و ديدي كه نه شنا به كارت آمد و نه بلندي كوه ها !

پسر نوح گفت: اما آن كه غرق مي شود ، خدا را خالصانه تر صدا مي زند ، تا آن كه بر كشتي سوار است .

من خدايم را لابلاي توفان يافتم، در دل مرگ و سهمگيني سيل.

دختر هابيل گفت : ايمان، پيش از واقعه به كار مي آيد.

در آن هول و هراسي كه تو گرفتار شدي ،هر كفري بدل به ايمان مي شود.

آن چه تو بدان رسيدي ، ايمان به اختيار نبود، پس گردني خدا بود كه گردنت را شكست!!!

پسر نوح گفت : آنها كه بر كشتي سوارند امن هستند و خدايي كجدار و مريز دارند كه به بادي ممكن است از دستشان برود.

اما من آن غريقم كه به چنان خداي مهيبي رسيدم كه با چشمان بسته نيز مي بينمش و با دستان بسته نيز لمسش مي كنم.

خداي من چنان خطير است كه هيچ طوفاني آن را از كفم نمي برد.

دختر هابيل گفت : آري ، تو سركشي كردي و گناهكاري و گناهت هرگز بخشيده نخواهد شد.

پسر نوح خنديد و خنديد و خنديد و گفت : شايد آنكه جسارت عصيان دارد ، شجاعت توبه نيز داشته باشد.

شايد آن خدا كه مجال سركشي داد، فرصت بخشيده شدن هم داده باشد!

دختر هابيل سكوت كرد و سكوت كرد و گفت: شايد! شايد پرهيزگاري من به ترس و ترديد آغشته باشد ، اما بهرحال نام عصيان تو دليري نبود...

دنيا كوتاه است و عمر آدمي كوتاه تر و این مجال اندک محل اینهمه آزمون و خطا نيست، که فرصت کم است و راه صعب است.

پسر نوح گفت : به اين درخت نگاه كن! به شاخه هايش ! پيش از آنكه دستهاي درخت به نور و روشنایی برسند، پاهايش تاريكي را تجربه كرده اند . گاهي براي رسيدن به نور بايد از تاريكي و ظلمت عبور کرد ...

من اينگونه به خدا رسيدم ،  لیک راه من راه خوبي نيست، پر مخاطره است و بس دشوار، راه تو زيباتر است و امن تر، راه تو مطمئن تر است !

پسر نوح اين بگفت و برفت...

دختر هابيل تا دور دستها تماشايش كرد و وی از دیدگان بدور شد.

دختر هابیل سالیانی بس طولانی است كه منتظر است و چشم در راه، و سالهاست كه با خود می پرسد: آيا همسريم را سزاوار بود ؟!

 برگرفته از كتاب من هشتمين آن هفت نفرم ، نویسنده: عرفان نظرآهاری

 

 

سخن روز : کمتر بترسید؛ بیشتر امیدوار باشید. کمتر بخورید، بیشتر بجوید. کمتر آه بکشید، بیشتر نفس بکشید. کمتر متنفر باشید، بیشتر عشق بورزید. و بعد خواهید دید که همه چیزهای خوب از آنِ شما خواهد شد. ضرب‌المثل سوئدی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: مطالب کوتاه اجتماعي ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 8 آذر 1392برچسب:خواستگاری, | 23:29 | نویسنده : عاشق وطن |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.